مشتی (مشهدی) مهدی یار
پابوس امام رضا (ع) خیلی خوب بود و خوش گذشت، مهدی یارم پسر گلم هم نهایت همکاری رو با ما کرد، حتی ساعت ٣ که برا نمازصبح و زیارت می رفتیم هم بیدار می شد و سرحال می خندید، اونجا هم همه از گل پسرم تعریف می کردن. حرم هم کمی خلوت تر از همیشه بود و ما دلچچچچچسسسسسب زیارت کردیم،جای همه دوستان خالی. فاصله هتل تا حرم متعجب به مغازه های رنگی، اسباب بازیهای رنگارنگ، نورها و لامپهای رنگی و ... نگاه می کرد و ذوق و ذوق ذوق... تو حرم هم لوسترهای بزرگ حرم و سقف های قشنگ و در و دیوار و ... رو خیلی دوست داشت... این هم پسرم تو حرم امام رضا البته عکس واسه بعد از نماز صبحه و هوا یکم خنک بود. برا همین لباس گرم تنشه. بوووووووس &...
نویسنده :
مامان جون
13:06